ماموریت راهبران ما

امروزه در دنیا شاهد یک واقعیت عجیب و باور نکردنی هستیم؛ سرنوشت و سمت و سوی اقتصاد و فرهنگ و حتی افکار عمومی را دیگر نه رهبران سیاسی تعیین می کنند و نه کشور یا کشورهای خاص، آنچه که سبب تغییر سرنوشت اقتصاد و فرهنگ می شود توسط رهبران و شرکت ها رقم می خورد که متعلق به هیچ جغرافیای خاصی نمی باشد.
این مسئله پیام شفافی دارد؛ همه رهبران اقتصادی می توانند در تمام نقاط دنیا مهم باشند مشروط به اینکه در دیدگاه و سبک رهبری خود بازنگری کلیدی انجام دهند؛ به همین دلیل درک عمیق تر از جهان و تغییرات آن و نقش “خود” در جهان مسئله ای کلیدی است که رهبران و کارآفرینان اقتصادی باید جدی تر و متفاوت تر از گذشته با آن مواجه شوند.
یکی از ماموریت های کلیدی رهبران در مسیر تاثیرگذاری و ماندگاری پایدار این است که نه خود نه سیستم تحت رهبری، قبیله ای فکر نکنند، باید درک کنیم که زمانی سازمان و کسب و کار ما رو به افول می رود که دسترسی ها به جهان را قطع می کنیم، اجازه اتصال نمی دهیم و تفکر قبیله ای بر همه تصمیم های ما غالب می شود به این معنی که دید کامل و واقعی از دنیا نداریم ( تصویر ناقص از دنیا) و این محدودیت دید سبب بروز اتفاق متفاوت و نتیجه ای مخدوش می شود، به همین دلیل خیلی زود از مسیر حرکت می ایستیم و حذف می شویم.
مساله دومی که به عنوان ماموریت رهبران کسب و کارها باید برجسته شود این است که باید بتوانیم انسان ها را به همدیگر نزدیک تر کنیم؛ به این مفهموم که موضوع ” تعالی و کیفیت زندگی انسان” برای ما به معنی واقعی ” مهم” باشد. این مساله از طریق فناوری نباید اتفاق بیوفتد، بلکه زمانی موثر واقع می شود که بتوانیم از طریق درک عمیق تر یکدیگر به توسعه روابط انسانی در دنیا کمک کنیم، متوسل شدن به ارزش ها، آرزوها، امیدها و رویاهای مشترک مسیری روشن برای توسعه روابط انسانی پایدار در دنیاست که خروجی آن می تواند به ایجاد افق روشن در کسب و کار ما کمک کند.
برندهایی که هم اکنون در حال رهبری جهان هستند و سرنوشت انسان ها را طراحی و اجرا می کنند به شدت به انجام این مفاهیم متعهد هستند.
خیلی از ما هم اکنون به صورت ناخودآگاه به توسعه برندهایی کمک می کنیم که در نقاط مختلف دنیا طراحی شده و تکمیل کننده زنجیره انسانی هستیم که عنصر اتصال آن ” پول” می باشد اما توسعه دهنده آن رویاهای مشترک انسان هاست.
آیا تصمیم های ما منجر به تعیین سرنوشت دیگران می شود؟
باید بدانیم که آینده هنوز نوشته نشده است و همه ما میتوانیم به نوعی در حال نوشتن آن باشیم.
محمدرضا کریمی پور
کارگروه انرژی
دیدگاهتان را بنویسید